به هزارکندو خوش اومدید.
امروز هزارکندو یه خانواده قوی شده تا واقعا بتونه دنیا رو برای زنبوردارا شیرین تر کنه
میخوام اینجا داستان یه رویا رو براتون تعریف کنم
همراهم باشید…

مشخصات موسس هزارکندو
من جابر بیات هستم. متولد اردیبهشت ۶۸
من تو شهر ملایر متولد شدم
و توسط پدرم با طبیعت آشنا شدم.
چون ما از بچگی یه باغچه تو روستا داشتیم تقریبا برنامه هر هفتمون این بود که بریم روستا.
از همون جا با کوه و طبیعت بکر و دست نخوردش اشنا شدم. کوه نوردی میرفتیم اما قله ی مطرحی رو فتح نکردیم.
بیشتر از خود قله محیط برام جذاب بود.
علاقه ی زیادی به اطلاعات در مورد گیاهان داشتم.



این گیاه اسمش چیه؟ چندسال عمر میکنه؟ آیا گل هم میده؟

چند باری برای تفریح زنبورستان ایشون رفته بودم. اونم در حد اینکه یه چایی اتیشی با عسل مهمونمون کنه. میگفت من وقتیزنبورستانمو اینجا مستقر میکنم دلم نمیاد حتی یه گیاه از روی این زمین با دست من کنده بشه. راست میگفت؛ یه طبیعت بکر کنار یه برکه کوچیک که زنبورا از اون برکه آب میخوردن.
کل زندگی من تماشا کردن به این زنبورایی شد که هدیه گرفته بودم.
میرفتم رو پشت بوم نیش میخوردم میومدم پایین.
این زنبورا تو زمستون مردن و فقط یکیشون زنده موند.
سال ۸۶ یکی از سردترین سالهای کشور بود.
با علی آقا سال بعدش استارت کار رو زدیم و حالا صاحب پنجاه کندو شدیم. ایشون کاملا سنتی کار میکردن و بیشتر بعد عرفانی و معنوی زنبور عسل رو به من اموزش داد.
بعد از شش ماه دوره ی کارآموزی من پیشش تموم شد و من مستقل شدم.
اون سالها اینترنت خیلی نفتی بود فقط کتاب میتونست کمک کنه.یاهو رو که یادتونه احتمالا😂
زنبوردارها هم یه مقدار حسود بودن تو اطلاعات دادن.ملایر تو استان همدان جز رتبه اولهاست تو تعداد کندو و زنبوردار.

شروع زنبورداری
من از سال ۸۷استارت واقعی زنبورداری خودمو زدم.
با یه وام دو میلیون تومانی. اولین سال برداشت عسلم ۲۱۸کیلو بود. برداشت خانوادگی بود. رفتم یه اکستراکتور کرایه کردم و شروع کردیم تو حین برداشت شاید نفری نیم کیلو عسل خوردیم. لذت بخش ترین برداشت بود. خیلی ام درگیر اعداد و ارقام نبودم.
زنبورداری وقتی قرار شد بشه برای من یه شغل، مخالفت خانواده شروع شد. وسیله نقلیه نداشتم. درامد عسل و کارهای دیگمو جمع کردم دادم یه پیکان وانت لگن به تمام معنی بود.
من تجربه ی چند شغل همزمان با زنبورداری رو داشتم. همیشه اخرش میگفتم بسیار خوبان دیده ام اما تو چیز دیگری. تصمیم گرفتم یه گام درست تو زنبورداری برا خودم بردارم. اون زمان خیلی مد نبود طبقات زنبور زیاد بشن و همه به فکر بچه گیری و ازدیاد کندوها بودن. منم تعداد رو به حدود صدتا رسوندم. اسفند کوچ میدادم سر گل بادام بعدشم میرفتم کوه.
کوه رویای همیشگی من.



شروع پرورش ملکه

شروع بهگزینیه

ورود نژادهای خارجی

احداث قانونی ایستگاه پرورش ملکه
تحقیق درمورد ژنتیک
کتاب ژنتیک رو پیدا کردم و شروع کردم به مطالعه.از ژنتیک دبیرستان شروع کردم.
برای یه قرار نیم ساعته با یکی از مطرح ترین افراد ژنتیک تو حوزه زنبور عسل که تازه از یکی از ایالت های کانادا اومده بود ،از ملایر رانندگی کردم تا جم.تقریبا ۱۲۰۰کیلومتر..ایشون اصالتا اصفهانی بودن و اطلاعات رو خیلی سخت میشد از زیر زبونش کشید.
سعی میکردم همیشه اطلاعاتمو تکمیل کنم.از جزوات دکتر عراقی گرفته تا کتاب دکتر مستاجران و...تا مقالات ترجمه نشده
چندین روش برای اصلاح نژاد و به گزینی بود.
من کارنیکارو هم داشتم و اگر پولی هم در میومد از صدقه سر کارنیکا بود.اما واقعا مدیریت اخر فصلش سخت بود.جمعیت بعد از عسل میرسید به کمتراز چهار قاب.
با تحقیقات زیاد به این نتیجه رسیدم که نیاز دارم به یه تعداد زیادی از کندوها تا بتونم انتخاب بهتری بین همه داشته باشم.
کار تحقیقاتی پول میخواد با یه قرون دوزار نمیشد کار کرد.
حالا اطلاعاتم نسبتا خوب بود اما پول کم بود .همیشه یه جای کار میلنگه
تصمیم گرفتم به پیشنهاد سال قبل تعاونی فکر کنم و با تعاونی استان کار کنم .
حالا با زنبورای تعاونی حدود ۵۰۰الی ۷۰۰کندو زیر دستم بود.
میتونستم انتخابای بهتری داشته باشم.کندو های مطرح و انتخاب شده رو از بهار شروع کردم به شناسنامه دار کردن.
همون سال تیم مرکز تحقیقات دکتر عبادی تصمیم گرفتن یه تعدادی از لاینهاشون رو واگذار کنن.
بنده هم تو اولین نوبت سه تا لاین تهیه کردم.
لاینها نژاد اصلاح شده ی ایرانی بودن با مشخصهی
پروژه ما
- انتخاب و به گزینی نژاد ایرانی شد
- انتخاب و به گزینی نژادهای خارجی
- تثبیت صفات خوب تو هر گروه
- استفاده از ژن های خوب و اضافه کردن صفات خوب از هر گروه به گروه بعدی.


امروز ایستگاه هزارکندو با نژادهای خارجی انتخاب شده و به گزین شده داره پرورش ملکه رو ادامه میده. اگر اعتماد زنبوردارا به ما نبود هیچوقت هزارکندو، هزارکندو نمیشد. تا امروز افتخار اینو داشتیم که با برند خوش نام هزارکندو برای کل کشور ملکه ارسال کنیم و رضایت مشتری هامونو حفظ کنیم. زنبورداری معیشت ما نیست، این زندگی ماست.